Blog News

استارت‌آپ چیست و چه تفاوتی با کسب‌و‌کار سنتی دارد؟

pen
آل‌سات پرداخت
استارت‌آپ چیست و چه تفاوتی با کسب‌و‌کار سنتی دارد؟
استارت‌آپ به آن دسته از پروژه‌هایی گفته می‌شود که در جریان آن، یک ایده خام و جدید، به کمک تلاش‌های یک گروه به تولید یک محصول می‌انجامد و زمینه برای فروش و رشد و موفقیت آن محصول فراهم می‌شود. در حقیقت، استارت‌آپ تمامی مسیر از صفر تا صد را طی کرده و همة مراحل را به‌صورت آزمون‌وخطا و یا یادگیری اصول و مبانی پایه آن انجام می‌دهد.
 

ویژگی‌های اصلی استارت‌آپ‌ها

تازه‌کار بودن یک شرکت الزاماً به معنی استارت‌آپ بودن آن نیست. این موارد در حقیقت ویژگی‌هایی هستند که همه استارت‌آپ‌ها، به‌صورت مشترک باهم دارند. 


نوآوری

برای رسیدن به مزیت رقابتی پایدار که بتوان تضمین‌کننده حضور این نوع تجارت در بازار باشد، نوآوری ویژگی بسیار مهمی است. این نوآوری ممکن است در محصولات و یا مدل کسب‌وکار مرتبط با شرکت وجود داشته باشد. نوآوری در موفقیت یک استارت‌آپ نقشی اساسی دارد.


سن

شرکت استارتاپی، یعنی شرکتی که هنوز در مراحل اولیه یعنی استخدام کارمندان، فروش، مدیریت برند است، گفته می‌شود. بیشتر وقت‌ها این مفهوم به مشاغلی که کمتر از ۳ سال در بازار بوده‌اند، اختصاص پیدا می‌کند. بااین‌حال این تفسیر از یک شرکت نوپا درست نیست. شما می‌توانید در پرونده کاری شرکت، 9 سال سابقه داشته باشید و هنوز در دستة کسب‌وکارهای استارتاپی قرار بگیرید.


رشد

هدف یک تجارت نوپا رشد و پیشرفت سریع است. به عبارتی در مقطعی از زمان رشدی که به طور معمول و مداوم برای یک شرکت استارتاپی در نظر داریم سریع‌تر و با شیب بیشتر پیش می‌رود. این خط رشد در مورد کسب‌وکار استارتاپی یکی از نکاتی است که آن را برجسته کرده است.


خطر

یعنی اینکه که در یک کسب‌وکار هیچ‌گاه نمی‌توان اقدام به عملی کرد که ریسک و یا میزان شکست به‌طورقطعی برابر با صفر باشد. شرکت‌های استارتاپی به این موردتوجه نمی‌کنند و یا حتی در معرض ریسک بیشتری قرارمی گیرند. به همین دلیل، این مشاغل با سرمایه‌گذاری به همراه ریسک بالا در نظر گرفته می‌شود.


انعطاف‌پذیری

یک استارت‌آپ، بسیار فعال، آماده رودررویی با هر مشکلی است که ممکن است به وجود بیاید. باید توانایی تأمین نیازهای لازم برای ساخت محصولات خود، به‌منظور ارائه به مشتریان را داشته باشد. همچنین برای تبدیل‌شدن به یک تجارت پایدار؛ در موارد و بخش‌های مختلف، توانایی برطرف‌کردن نیازها را در ویژگی‌های تجاری خود گنجانده باشد.


حل یک مشکل

شرکت‌های نوپا به هدف حل مشکل موجود در بازار پا به عرصه می‌گذارند و بیشتر فعالیت آن‌ها روی این هدف متمرکز است؛ بنابراین آن‌ها بر ایجاد تفاوت، نه‌تنها در بازار بلکه در زندگی افراد، از طریق ارائه محصول یا خدمات متمرکز می‌شوند.


مقایسه پذیری

معنی استارت‌آپ یعنی شرکتی که به طور مداوم در جست‌وجوی یک مدل تجاری است که مقایسه‌پذیر و قابل تکرار باشد، یعنی بدون نیاز به افزایش منابع انسانی یا مالی، بتواند به‌راحتی رشد کند.


کار تیمی

این دسته از مشاغل، معمولاً از تعداد افراد کمی تشکیل شده است. بااین‌وجود، کار تیمی تعهد تمامی اعضای تیم به اهداف کسب‌وکار و تجارت نوپا، یکی از بخش‌های مهم و غیرقابل چشم‌پوشی است.

 

startup


انواع مختلف استارت‌آپ‌ها

استارت‌آپ‌های سبک زندگی؛ اولین نوع استارت‌آپ‌های سبک زندگی یا لایف‌استایل است. در این نوع از استارت‌آپ‌ها، کارآفرین بر اساس علاقه شخصی خود، کسب‌وکار جدیدی را ایجاد می‌کند. نمونه‌هایی از این استارت‌آپ‌ها، فریلنسرها یا طراحان وب هستند.

استارت‌آپ‌های مقیاس‌پذیر

این نوع استارت‌آپ نیازمند تحقیقات کاملی از بازار برای شناسایی فرصت‌های قابل بهره‌برداری بازار است. دو مورد از مرتبط‌ترین مثال این نوع، گوگل و فیس‌بوک هستند که هر دوی این شرکت‌ها باهدف تسلط بر صنعت خود از طریق یک مدل استارت‌آپ مقیاس‌پذیر شروع به کار کردند و در انجام این کار موفق بودند.

 
استارت‌آپ‌های قابل‌خرید

انواع استارت‌آپ قابل‌خرید اغلب در حوزه تکنولوژی تمرکز دارند و درصد زیادی از آن‌ها را اپلیکیشن‌ها را تشکیل می‌دهند. این استارت‌آپ‌ها می‌توانند توسط افراد یا شرکت‌های کوچک اجرا و ساخته شده و در نهایت به کمپانی‌های بزرگ نرم‌افزاری فروخته شوند. سود بالای این پروژه‌ها و عدم نیاز به سرمایه زیاد اولیه، از عوامل مهمی هستند که باعث محبوبیت این دسته از استارت‌آپ‌ها شده‌اند.


توسعه محصول

شرکت‌ها چرخه عمر محدودی دارند و برای تمدید این چرخه و عدم رکود، لازم است از ایده‌‌های جدید استفاده کنند. به‌عنوان‌مثال، ارائه محصولات جدید و لوازم جانبی در کنار محصول اصلی یک شرکت می‌تواند یکی از راه‌های بقای شرکت‌‌ها باشد. تغییر سلیقه مشتریان، تکنولوژی¬‌های جدید، قوانین تولید و رقبای جدید از عواملی هستند که در سیر نزولی پیشرفت شرکت‌ها تأثیر زیادی دارند.


استارت‌آپ‌های اجتماعی

در این نوع استارت‌آپ‌ها، هدف اصلی ایده‌پردازان ایجاد درآمد و سود مالی نیست، بلکه کارآفرینان فعال در این زمینه سعی دارند با ارائه یک تفکر یا سبک زندگی، جهان را به‌جای بهتری تبدیل کنند. البته تأمین هزینه‌‌های مالی و دریافت سود می‌تواند در اولویت‌های بعدی این استارت‌آپ‌‌ها قرار بگیرد، اما همان‌طور که گفته شد هدف اصلی آن‌ها نخواهد بود. در این استارت‌آپ‌ها، ایده‌هایی برای حل کردن مشکلات رایج مطرح و عملی می‌شود و راهکارهایی برای مواجهه با آن‌ها پیشنهاد می‌گردد.


استارت‌آپ‌های کسب‌وکار کوچک

این استارتاپ‌ها شرکت‌های کوچکی هستند که توسط افراد معمولی که ممکن است در خیابان‌ها ملاقات می‌کنید، راه‌اندازی شوند. کسب‌وکارهای کوچکی مثل فروشگاه‌های مواد غذایی، سالن‌های زیبایی، کافی‌شاپ‌ها و ... نیز می‌توانند شغل خود را به‌عنوان استارت‌آپ معرفی کنند. بنیان‌گذاران این نوع استارت‌آپ‌ها هیچ علاقه‌ای برای تسلط بر جهان ندارند و خواهان داشتن زندگی مناسب در کنار خانواده و دوستان خود هستند. سرمایه آن‌ها از پس‌انداز خود، برخی از وام‌های تسهیلاتی بانکی، همچنین کمک‌های نقدی اقوام و دوستان به دست می‌آید.

 

startup


مراحل راه‌اندازی یک استارتاپ

برای اینکه شما یک استارتاپ راه‌اندازی کنید در ابتدا به سه چیز مهم و اساسی نیاز دارید. ابتدا باید یک ایده خاص داشته باشید این ایده باید یک محصول یا خدمت باشد که مشتریان واقعاً به آن نیازمند هستند و از آن استفاده خواهند کرد. بعد از ایده شما باید یک تیم باانگیزه تشکیل بدهید و در آخر با درآمد و سرمایه‌گذاری‌های که دارید بتوانید کسب‌وکار خود را به موفقیت برسانید.
در رابطه با این موضوع پیشنهاد میکنیم مقاله «همه چیز درباره موفقیت در کسب و کار آنلاین» را مطالعه کنید.
 
۱-بررسی کنید که بازار که چیزی لازم دارد: شما باید بررسی کنید که چه چیزی موردنیاز بازار است و شما چطور می‌توانید با ایده خود آن را نیاز را برطرف می‌کنید.
۲-ایده‌های خود را یادداشت کنید: ایده‌ها و فکرهای که به ذهن شما می‌رسد ممکن است بعد از زمان کوتاهی فراموش شوند. برای جلوگیری از این کار شما باید ایده‌ها و فکرهای که به ذهن شما می‌رسد را یادداشت کنید تا از یادتان بیرون نروند.
۳- نمونه اولیه‌ای از محصول یا خدمت خود بسازید: گاهی اوقات ایده‌های که شکل می‌گیرند هیچ‌وقت وارد دنیای واقعی نمی‌شوند. حتی ایده‌هایی را هم که یادداشت کرده‌اید اگر روی آن کار نکنید پس از مدتی فراموش می‌شوند و ارزش آن‌ها کم می‌شود. برای به واقعیت پیوستن ایده باید یک نمونه اولیه از آن را طراحی و بسازید.
۴-نمونه ساخته شده را به ۱۰۰ نفر نشان دهید: وقت آن رسیده است نمونه اولیه‌ای را که ساختید باید آن را به دیگران نشان دهید تا نظر آن‌ها را در مورد محصول خود بدانید. برای این کار محصول خود را به ۱۰۰ نفر نشان دهید. این افراد باید از کسانی باشند که شما را نمی‌شناسند و نظر خود را به‌صورت واقعی بیان کنند.
۵-مشکل نمونه اولیه را بر طرف کنید: مسلماً هر چیزی که در ابتدا ساخته می‌شود کامل نیست و به‌مرورزمان تکمیل می‌شود. اگر نمونه اولیه با مشکل مواجه شد آن را برطرف کنید و یا دوباره از اول بسازید تا مشکل و کم و کاستی‌های آن به حداقل مقدار خود برسد.
۶-پیداکردن هم‌بنیان‌گذار یا شریک کاری: پس از آنکه مرحله قبل را با موفقیت پشت سر گذاشتید. نوبت آن رسیده که دنبال کسی باشید که همراه با شما به موفق رسیدن کسب‌وکار شما تلاش کند و حاضر باشد برای این کار زمان خود را صرف کند.
۷- شرکت خود را ثبت کنید: بعد از پیداکردن بنیان‌گذار یا شریک، شما باید کسب‌وکار خود را قانونمند و رسمی‌تر کنید بنابراین شما باید نسبت به ثبت شرکت برای استارتاپ خود اقدام کنید.
۸-برای تأمین مخارج سرمایه‌گذار پیدا کنید: اگر برای راه‌اندازی، بودجه مالی کافی ندارید. شما باید به دنبال یک سرمایه‌گذار باشید که حاضر باشد بر روی ایده شما سرمایه‌گذاری کند و مسائل مالی شرکت شما را برطرف کند. در ابتدای کار ممکن است جذب سرمایه‌گذار بسیار سخت باشد، بنابراین شما باید با حداقل سرمایه و منابع مالی شخصی خود استارتاپ را جلو ببرید و اولین نسخه محصول و خدمت را تولید کنید.
۹-نسخه اولیه محصول خود را ارائه کنید: اگر نسخه اولیه محصول شما به طور کامل آماده نبود، اشکال ندارد شما به‌مرورزمان می‌توانید روی مسائلی مثل واسط کاربری، سرعت و موارد دیگر کار کنید.
۱۰- عملکرد کاربران را بررسی کنید: کاربرانی که از خدمت یا محصول شما استفاده کردند را بررسی کنید و ببینید آیا آنها از محصول و خدمات شما راضی هستند. اگر جواب نه است، دنبال دلیل آن باشید.
۱۱- دوباره معایب محصول خود را برطرف کنید: اگر دوباره محصول شما معایبی داشت، آن‌ها را برطرف کنید هرچقدر لازم بود معایب را برطرف کنید تا محصول شما کامل‌تر شود. اگر مشاهده کردید که تعداد افراد کمی از محصول و خدمت شما استفاده می‌کنند ناامید نشوید چون به طور حتم محصول شما برای آن‌ها ارزشمند بوده است.
۱۲- محصول را به افراد بیشتری نشان دهید: برای اینکه از نقاط ضعف محصول بیشتر باخبر شوید باید محصول خود را به تعداد زیادی از نفرات نشان دهید حتی اگر شده خودتان از آن‌ها بخواهید که از محصول و خدمت شما استفاده کنند و نظر خودشان را در مورد آن به شما بگویند.
۱۳- رشد داشته باشید: افراد موفق در زمینه استارتاپ پیشنهاد می‌کنند که در کار خود حتماً رشد داشته باشید تا با مرور زمان به موفقیت نزدیک شوید.
۱۴- کار را به نتیجه برسانید: اگر کاربران از محصول و خدمت شما استفاده می‌کنند به این معنا است که شما موفق بوده‌اید و برای ادامه کسب درآمد و کسب سود، شما باید تصمیم بگیرید که آیا برای ادامه کار استارتاپ خود را ادامه می‌دهید یا آن را به فروش می‌رسانید.
 

 
تفاوت استارتاپ با کسب‌وکارهای کوچک

مهم‌ترین تفاوت میان استارتاپ‌ها با کسب‌وکارهای کوچک قرارگرفتن آنها در فضای پرریسک و ابهام و همچنین تمایل به رشد سریع است. استارتاپ‌ها در ابتدای کار فقط با ایده بنیان‌گذار شروع می‌شوند. اطلاعات بازار و مشتری وجود ندارد، مدل کسب‌وکار تنها بر مبنای حدسیات بنیان‌گذار شکل می‌گیرد. مدل درآمدی نامعلوم است و در کل ریسک تأمین مالی بسیار بالاست و چندان مورد استقبال سرمایه‌گذاران قرار نمی‌گیرند تا به محدوده امن مشخصی برسند. چشم‌انداز نهایی استارتاپ‌ها این است که دیگر استارتاپ نباشند و این مسیر را گذرانده و به شرکتی بزرگ تبدیل شوند. اما در طرف دیگر کسب‌وکارهای کوچک از همان ابتدا مدل کسب و‌کار و مدل درآمدی مشخصی دارند و حتی ممکن است از روز اول کار درآمد هم داشته باشند. معمولاً دارایی‌هایی دارند یا شرایط کم‌ریسک‌تری را تجربه می‌کنند. می‌توانند بیشتر اعتماد سرمایه‌گذاران را جلب کنند. بسیاری از صاحبان کسب‌وکار کوچک از این که کوچک‌اند، خوشحال هستند و می‌خواهند آن را همچنان کوچک نگه دارند. تنها چیزی که برایشان مهم است داشتن سود پایدار و تداوم در صنعتشان است.


تفاوت استارتاپ با کسب‌وکارهای بزرگ

این نوع کسب‌وکارها به دلیل اینکه از همان ابتدا اطلاعات دقیقی در مورد مشتری، بازار و محصول متناسب با بازارشان دارند به‌جای مدل کسب‌وکاری که لازم باشد در ارتباط با بازار کاملش کنند از طرح کسب‌وکار استفاده می‌کنند. طرحی که از قبل آماده شده و بعد تا آخر اجرا می‌شود. این نوع شرکت‌ها ترس از اشتباه ندارند برای اینکه به‌اندازه کافی نقدینگی دارند. مانند گوگل که پشت‌سرهم محصولات خود را وارد بازار کرده و به‌راحتی هرکدام را که مورد استقبال قرار نگرفت حذف می‌کند. شرکت‌های بزرگ به‌اندازه کافی نقدینگی دارند و به‌راحتی هم می‌توانند تأمین مالی کنند. به‌راحتی می‌توانند متخصص‌ترین افراد دنیا را به استخدام درآورند و به‌هیچ‌وجه با ریسک و ابهام در آینده مواجه نیستند. اما در نقطه مقابل استارتاپ‌ها، غالباً با کمبود نقدینگی مواجه‌اند، همه چیز برایشان مبهم است و باید باتجربه و یادگرفتن مدل کسب‌وکار و درآمد خود را تعیین کنند. مدلی که تکرارپذیر باشد یعنی بتوان به درآمدزایی مستمر آن مطمئن بود و مقیاس‌پذیر باشد یعنی روزبه‌روز با افزایش حجم کار و درآمد نسبت هزینه‌ها کمتر شود. استارتاپ‌ها برعکس شرکت‌های بزرگ به‌جای سود پایدار به رشد بالای درآمد فکر می‌کنند. آرزوی آنها در نهایت تبدیل‌شدن به یک شرکت بزرگ است.
 
 
startup

 

نتیجه‌گیری

استارتاپ‌ها معمولاً کسب‌وکارهایی هستند نوپا، با ایده بنیان‌گذار، نیروی انسانی متخصص، بدون مدل کسب‌وکار و مدل درآمدی و آینده‌ای غیر قابل‌پیش‌بینی، بدون اطلاعات بازار و اطلاعات محصول مورد پذیرش مشتری. حالا تصور کنید با این حجم از نداشته‌ها استارتاپ چگونه می‌خواهد به چشم‌انداز خود که تبدیل‌شدن به یک شرکت بزرگ و میلیاردی است برسد؟ واضح است که رسیدن به چنین هدفی ارزشمند و بزرگ نیازمند تلاشی بسیار و همه‌جانبه و همچنین نیاز به شناسایی مسیر درست دارد. همین موضوعات است که بیش از ۹۰ درصد استارتاپ‌ها را به شکست می‌کشاند. قبل از راه‌اندازی استارتاپ و هر کسب‌وکار دیگری حتماً در فضای کارآفرینی مطالعه کرده و از تجربیات دیگران در فضای واقعی استفاده کنید. آلسات پرداخت نیز یک شرکت استارت آپی است که با هدف تسهیل امور پرداخت غیر کارتی مثل درگاه پرداخت مستقیم و واسط، لینک پرداخت و فروشگاه ساز پا به عرصه فین تک گذاشته است.